جستجو
تنظیمات عمومی
دقیقا مطابق با مورد نوشتاری
جستجو در فهرست‌ها
جستجو در محتوی
انتخاب همه کتاب‌ها
سفر به کعبه جانان جلد اول
سفر به کعبه جانان جلد دوم
سفر به کعبه جانان جلد سوم
سفر به کعبه جانان جلد چهارم
تعلیم و تربیت و ارشاد
کعبه مصباح الطاهرین
مبدا و معاد
نبوت و امامت

فصل دوم – طبابت نفوس یا درمان امراض روحی

الف‌ - امراض‌ قوهٔ‌ نظری‌

امراض‌ قوهٔ‌ نظری‌ را در حالت‌ بسیط‌ یا مرکب، مراتب‌ بسیار است. لیکن‌ تباه‌ترین‌ آنها سه‌ نوع‌ است:

اول‌ – حیرت‌

دوم‌ – جهل‌ بسیط‌

سوم‌ – جهل‌ مرکب‌

نوع‌ اول‌ از قبیل‌ افراط، نوع‌ دوم‌ از جنس‌ تفریط‌ و نوع‌ سوم‌ از جهت‌ ردائت‌ است.

 

حیرت‌

حیرت، عجز نفس‌ است‌ از تحقیق‌ حق‌ و باطل‌ که‌ از تعارض‌ ادله‌ در مسایل‌ مشکله‌ خیزد. طرز رفع‌ این‌ مرض‌ آن‌ است‌ که: اول‌ تذکر این‌ قضیه‌ را بر خود ملکه‌ کند که‌ جمع‌ و رفع‌ و نفی‌ و اثبات‌ در یک‌ حال‌ محال‌ است، و به‌ اجمال‌ در مسایل‌ متحیره‌ به‌ فساد یکی‌ از دو طرف‌ حکم‌ کند. در مرحله‌ دوم‌ بعد از تتبع‌ قوانین‌ منطقی‌ و بررسی‌ دقیق‌ مقدمات‌ و جستجو از صورت‌ قیاس، با پی‌جوئی‌ وافر و احتیاط‌ تام، آنها را در هر طرف‌ به‌ کار گیرد تا به‌ موضع‌ خطا و منشأ غلط‌ وقوف‌ یابد.

 

جهل‌ بسیط‌

جهل‌ بسیط‌ آن‌ است‌  که‌ آدمی‌ دریابد که‌ نفس‌ او از فضیلت‌ علم‌ عاری‌ است. این‌ جهل‌ ابتدا مذموم‌ نباشد چه‌ شرط‌ تعلم، درک‌ نادانی‌ است‌ و کسی‌ که‌ گمان‌ بر دانایی‌ خود کند به‌ تعلم‌ نپردازد لیکن‌ پس‌ از اطلاع‌ بر جهل، عدم‌ تعلم‌ مذموم‌ و رضایت‌ بدان، بدترین‌ رذیلت‌ است.

علاج‌ این‌ مرض‌ به‌ تأمل‌ است‌ در حال‌ انسان‌ و حیوان‌ تا دریابد که‌ فضیلت‌ انسان‌ بر دیگر حیوانات‌ به‌ نطق‌ و تمیز است، و جاهل‌ در عداد سایر حیوانات‌ بوده‌ سخنانش‌ به‌ بانگ‌ آنان‌ نزدیکتر است‌ تا به‌ نطق‌ و تمیز، و لذا از داشتن‌ اسم‌ انسان‌ برخود به‌ غلط‌ نیفتد، چه‌ گیاه‌ گندم‌ را مجازاً‌ گندم‌ گویند و تمثال‌ انسان‌ را به‌ طریق‌ شباهت، انسان‌ خوانند! آری‌ اگر جاهل‌ انصاف‌ کند، می‌داند که‌ در رتبه‌ از حیوانات‌ نازل‌تر است‌ چه، هر حیوانی‌ به‌ ادراکی‌ که‌ در ترتیب‌ امور معاش‌ و حفظ‌ نسل‌ نیازمند است، مجهز بوده‌ و آمادگی‌ نیل‌ بر کمال‌ وجودی‌ خود دارد به‌ خلاف‌ جاهل. بلکه‌ اگر در منافع‌ و فواید جمادات‌ که‌ اخس‌ کاینات‌ است‌ فکر کند، از آن‌ هم‌ بازپس‌ افتد. بدینسان‌ بر نقصان‌ رتبه‌ و فرومایگی‌ طبع‌ خویش‌ آگاه‌ شده‌ در طلب‌ علم‌ و فضیلت‌ حرکت‌ کند.

 

جهل‌ مرکب‌ 

جهل‌ مرکب‌ آن‌ است‌ که‌ نفس‌ از صورت‌ علم‌ خالی‌ باشد و به‌ اعتقاد این‌ که‌ عالم‌ است، از فراگیری‌ خودداری‌ کند. چنان‌ که‌ اطباء ابدان‌ از معالجه‌ بعضی‌ بیماری‌های‌ مزمن‌ عاجز شوند، اطباء نفوس‌ نیز از معالجه‌ این‌ مرض‌ عاجز باشند، چه‌ او با آن‌ کج‌ اندیشی‌ به‌ جهل‌ خویش‌ آگاه‌ نگردد و به‌ کسب‌ علم‌ نپردازد.

بهترین‌ طرز درمان‌ این‌ مرض‌ آن‌ است‌ که‌ او را به‌ تحصیل‌ علوم‌ ریاضی‌ مانند حساب‌ و هندسه‌ و ریاضت‌ در فهم‌ براهین‌ تشویق‌ کنند. اگر این‌ ارشاد را پذیرفته‌ در آن‌ غور نماید، از لذت‌ یقینی‌ با خبر شده‌ بهبودی‌ در وجودش‌ پدید آید. و چون‌ منصفانه‌ با عقاید خویش‌ در افتد و لذت‌ یقینی‌ بودن‌ را در آن‌ نیابد، بر سستی‌ عقیدهٔ‌ خویش‌ پی‌ برده‌ به‌ مقام‌ جهل‌ بسیط‌ رسد و به‌ تعلم‌ قیام‌ نماید.

ادامه متن