جستجو
تنظیمات عمومی
دقیقا مطابق با مورد نوشتاری
جستجو در فهرست‌ها
جستجو در محتوی
انتخاب همه کتاب‌ها
سفر به کعبه جانان جلد اول
سفر به کعبه جانان جلد دوم
سفر به کعبه جانان جلد سوم
سفر به کعبه جانان جلد چهارم
تعلیم و تربیت و ارشاد
کعبه مصباح الطاهرین
مبدا و معاد
نبوت و امامت

فصل دوم – طبابت نفوس یا درمان امراض روحی

در طب‌ ابدان‌ معالجه‌ امراض‌ به‌ ضد‌ کنند، در طب‌ نفوس‌ نیز باید ازاله‌ رذایل‌ به‌ اضداد آنها کرد. در فصل‌ گذشته‌ دیدیم‌ که‌ فضایل‌ چهارند و رذایل‌ هشت، اما چون‌ هرچیز را بیش‌ از یک‌ ضد نیست، پس‌ رذایل‌ را اضداد فضایل‌ نتوان‌ شمرد اِ‌لا‌ به‌ مجاز. اما دو رذیلت‌ که‌ اطراف‌ فضیلت‌ اند، یکی‌ در غایت‌ افراط‌ و دیگری‌ در غایت‌ تفریط، اضداد یکدیگرند. در قانون‌ طب، امراض‌ جسمانی‌ را چنین‌ معالجه‌ کنند: اول‌ اجناس‌ امراض‌ بدانند، بعد علل‌ آنها بشناسند، سپس‌ به‌ معالجه‌ مشغول‌ شوند. امراض‌ که‌ در واقع، انحرافات‌ مزاج‌ها از حد‌ اعتدال‌ است، علاجشان‌ رد‌ آنها به‌ اعتدال‌ می‌باشد.

انحراف‌ هریک‌ از قوای‌ انسانی‌ که‌ سه‌ قوهٔ‌ تمیز، جذب‌ و دفع‌ است، به‌ دو گونه‌ صورت‌ پذیرد: یا از خلل‌ در کمیت‌ قوه‌ که‌ تجاوز از اعتدال‌ در جانب‌ کمی‌ و زیادی‌ است، یا از خلل‌ در کیفیت‌ قوه. پس‌ امراض‌ هر قوه‌ای‌ از سه‌ علت‌ است: یا به‌ حسب‌ افراط‌ یا تفریط‌ یا ردائت.

افراط‌ در قوهٔ‌ تمیز مانند خبث‌ و حیله‌ گری‌ و حکم‌ بر مجردات‌ به‌ قوهٔ‌ اوهام، تفریط‌ در آن‌ مانند بلاهت‌ و کندفهمی‌ در امور عملی‌ و اجرای‌ حکم‌ محسوسات‌ بر معقولات‌ و مجردات، و ردائت‌ قوه‌ مانند شوق‌ به‌ علومی‌ که‌ مثمر یقین‌ و کمال‌ نیست.

افراط‌ در قوهٔ‌ دفع، مانند شدت‌ غیظ‌ و فرط‌ انتقام‌ و غیرت‌ بیجا، تفریط‌ در آن‌ مانند بی‌ حمیتی‌ و شبیه‌ نمودن‌ خویش‌ به‌ جهال‌ و کودکان، و ردائت‌ قوه‌ مانند شوق‌ به‌ انتقامات‌ فاسد مانند خشم‌ گرفتن‌ بر جمادات‌ یا بهایم‌ یا بر نوع‌ انسان‌ به‌ سببی‌ که‌ موجب‌ غضب‌ نباشد.

افراط‌ در قوهٔ‌ جذب‌ مانند حرص‌ به‌ متاع‌ و لذایذ دنیوی‌ و عشق‌ و شیفتگی‌ به‌ کسانی‌ که‌ محل‌ شهوت‌ باشند، تفریط‌ در آن‌ مانند سستی‌ از طلب‌ نیازمندی‌های‌ ضروری‌ و حفظ‌ نسل‌ و خمود شهوت، و ردائت‌ قوه‌ مانند شهوت‌ مقاربت‌ با ذکور یا استعمال‌ غیر مشروع‌ آن.

از این‌ امراض‌ نفسانی‌ و ترکیب‌ آنها بیماری‌های‌ بسیار خیزد که‌ مرجع‌ همهٔ‌ آنها و به‌ طور کلی‌ ریشه‌ اکثر امراض‌ مهلک‌ و مزمن، این‌ اجناس‌ است.

اسباب‌ انحرافات‌ دوگونه‌ است: نفسانی‌ و جسمانی. خداوند متعال‌ به‌ عنایت‌ خویش‌ نفس‌ انسانی‌ را مرتبط‌ بر بنیهٔ‌ جسمانی‌ آفریده، به‌ طوری‌ که‌ تأثر هر یک‌ از سببی، موجب‌ تغیر دیگری‌ است. مثلاً‌ نفس‌ چون‌ از فرط‌ غیظ‌ یا استیلای‌ عشق‌ یا استمرار اندوه‌ متأثر شود، این‌ تأثر موجب‌ دگرگونی‌ صورت‌ بدن‌ شود؛ تأثر بدن‌ از امراض‌ نیز موجب‌ تغییر حال‌ نفس‌ گردد مانند نقصان‌ تمیز و فساد تخیل‌ و قصور در کاربرد قوا و ملکات. پس‌ معالج‌ نفس‌ باید اول‌ شناسایی‌ حال‌ سبب‌ کند، اگر سبب‌ بنیه‌ جسمانی‌ است، از روی‌ قواعد طب‌ به‌ رفع‌ آن‌ مشغول‌ شود که‌ به‌ زوال‌ سبب، مرض‌ نیز زایل‌ گردد.

ادامه متن 

روش‌ معالجه‌ کلی‌ امراض

معالجه‌ کلیه‌ امراض‌ با چهار چیز است: غذا، دوا، سم، کی‌ یا قطع. معالجه‌ امراض‌ نفسانی‌ نیز بدین‌ طریق‌ است: اگر کسی‌ به‌ مرض‌ نفسانی‌ مبتلا شود، اول‌ باید زشتی‌ آن‌ رذیلت‌ و آثار آن‌ را به‌ طور قاطع‌ دریابد به‌ وجهی‌ که‌ هیچ‌ تردیدی‌ بر آن‌ راه‌ نیابد، سپس‌ به‌ اراده‌ عقلانی‌ از آن‌ اجتناب‌ نماید. اگر مطلوب‌ حاصل‌ نشد، فضیلت‌ مقابل‌ آن‌ رذیلت‌ را در نظر گرفته‌ در تکرار افعال‌ آن‌ فضیلت‌ به‌ بهترین‌ و نیکوترین‌ وجه‌ مبالغه‌ کند؛ این‌ طریق‌ به‌ منزلهٔ‌ درمان‌ غذایی‌ نزد اطباء نفس‌ است.

در صورت‌ عدم‌ حصول‌ مطلوب، توبیخ‌ و ملامت‌ و مذمت‌ نفس‌ کند چه‌ به‌ طریق‌ فکر یا قول‌ یا عمل، و اگر به‌ نتیجه‌ نرسید و مقصود، تعدیل‌ یکی‌ از دو قوهٔ‌ حیوانی‌ یعنی‌ غضبی‌ و شهوی‌ باشد، باید با استعمال‌ دیگری‌ آن‌ را تعدیل‌ کنند؛ این‌ روش‌ به‌ منزلهٔ‌ درمان‌ دوایی‌ است.

اگر بدان‌ طریق‌ هم‌ مطلوب‌ برنیاید و رسوخ‌ رذیلت‌ در نفس‌ به‌ غایت‌ باشد، باید برای‌ ریشه‌ کن‌ نمودنش‌ از به‌ کار گرفتن‌ اسباب‌ رذیلتِ‌ ضد آن‌ یاری‌ جوید و شروط‌ تعدیل‌ نگاهدارد. یعنی‌ چون‌ رذیلت‌ رو به‌ انحطاط‌ نهد و به‌ مرتبهٔ‌ وسط‌ نزدیک‌ شود، مرتکب‌ آن‌ نگردد تا مبادا از اعتدال‌ به‌ طرف‌ دیگر تمایل‌ کند؛ این‌ طرز درمان‌ به‌ منزله‌ معالجه‌ سمی‌ است‌ که‌ تا طبیب‌ مضطر نشود بدان‌ متوسل‌ نگردد و در مبادرت‌ بدان‌ احتیاط‌ تمام‌ رعایت‌ کند که‌ از اعتدال‌ نگذرد.

اگر باز هم‌ مطلوب‌ حاصل‌ نشود، سرانجام‌ باید به‌ عقوبت‌ و تعذیب‌ و تکلیف‌ افعال‌ صعب‌ و به‌ اعمال‌ شاقه‌ و به‌ نذور و عهودی‌ که‌ انجام‌ آن‌ مشکل‌تر باشد، او را تأدیب‌ کنند؛ این‌ نوع‌ معالجه‌ به‌ منزلهٔ‌ معالجه‌ داغ‌ کردن‌ یا قطع‌ عضو است.

اینک‌ با توجه‌ به‌ روش‌های‌ کلی‌ درمان‌ در ازالهٔ‌ امراض‌ نفسانی، ذیلاً‌ به‌ طرز علاج‌ مرضی‌ چند از این‌ امراض‌ مهلکه‌ اشاره‌ می‌کنیم‌ تا بر این‌ قیاس‌ طرز رفع‌ دیگر امراض‌ نفسانی‌ و اعتبار معالجات‌ آنها معلوم‌ گردد و طالب‌ را با وقوف‌ بر آنها عذری‌ نباشد.

ادامه متن