جستجو
تنظیمات عمومی
دقیقا مطابق با مورد نوشتاری
جستجو در فهرست‌ها
جستجو در محتوی
انتخاب همه کتاب‌ها
سفر به کعبه جانان جلد اول
سفر به کعبه جانان جلد دوم
سفر به کعبه جانان جلد سوم
سفر به کعبه جانان جلد چهارم
تعلیم و تربیت و ارشاد
کعبه مصباح الطاهرین
مبدا و معاد
نبوت و امامت

تعلیم و تربیت و ارشاد
استاد علی اللّهوردیخانی

گفتار 2

تکامل عمومی در موجودات- هر موجودی از بدو فطرت برای رسیدن به کمال مطلوب همواره در حرکت است. این قانون کلی در موجودات ذی‌شعور عمومیت دارد و ممکن است در نتیجه حرکات جزیی گاهی در اصطکاک با مانعی مزاحمتی حاصل آید و آن موجود را چندی از سیر مستقیم خود باز دارد که موجب وقفه او شده، تا حدی تنزل مقام پیدا کند. اما در نوع و حرکات کلی هیچ قسم مانعی وجود ندارد و هیچ مانعی را اصطکاک و تماس روی نمی‌دهد زیرا خیر و صلاح کلی که از منبع فیض رحمانی است بر صلاح و خیر جزیی که به اختیار موجودات است، غالب و چیره می‌باشد. بنابراین در سیر کلی عالم هیچ نوع تعطیل و وقفه تصور نمی‌شود و هر دسته از افراد موجودات تحت سیطره حرکت کلی قرار گرفته‌اند.

هر نوعی از لحاظ مراتب افراد خود دارای دو نقطه یا دو حد است: یکی در طرف پایین که متصل به فرد عالی نوع سابق است و دیگری در بالا که متصل به فرد پایین نوع بالاتر. بنابراین تمام افراد انواع موجودات، یک سلسله ممتدی را تشکیل می‌دهند و این سلسله در عالم تکوین از هیولی آغاز می‌گردد.

بین کمالات نوع انسان تمایز و تفاوت‌های بی‌شماری است و می‌توان بین هر فرد و فرد دیگر امتیاز نوعی و جوهری تصور کرد. بین انواع پایین دست انسان اگرچه عده آن‌ها زیادتر است، لیکن افراد همنوع چندان تفاوت ندارند، چنان که در حیوانات پایین دست انسان که تفاوت بین افراد همنوع کمتر است و در حرکت و حس و عمل آن‌ها چندان تفاوتی نیست، و تفاوت بیشتر فقط در ضخامت جثه و توانایی جسمی است نه از حیث شعور و ادراک.

در نباتات نیز افراد همنوع کمتر تفاوتی دارند و در جمادات اختلاف و تفاوت بین افراد همنوع کمتر است و تمایز و تفاوت آن‌ها در تقاضا و نظریات بشر است که به یک سنگ قدر و قیمت بیشتر نهند و بر سنگ دیگر کمتر. در نهاد هر یک از افراد انواع، از طرف خالق آن‌ها طبیعت و خواصی است که یک سلسله مرتبی واقعند و آثار و خواص خود را در ضمن افراد برای نظم و مصالح خود و عالم بروز می‌دهند.

این موجودات تکوینی با طبایع و خواصی که در نهاد آن‌ها است تماماً با فصیح‌ترین بیانی از وجود قادر حکیمی حکایت کنند. باصره عقلی و گوش حقیقی لازم است که آن مصالح و خصوصیات را ببیند و آن نغمات روح افزا و دل آرا را بشنود. افراد نوع انسان، اگرچه از بیشتر افراد انواع دیگر کمتر است ولی اختلاف بین افراد آن بیشتر است و جهت اختلاف این است که ساختمان وجود انسان ظاهری دارد و باطنی، ظاهر انسان را انسان محسوس، و باطن را انسان معقول گویند.