جستجو
تنظیمات عمومی
دقیقا مطابق با مورد نوشتاری
جستجو در فهرست‌ها
جستجو در محتوی
انتخاب همه کتاب‌ها
سفر به کعبه جانان جلد اول
سفر به کعبه جانان جلد دوم
سفر به کعبه جانان جلد سوم
سفر به کعبه جانان جلد چهارم
تعلیم و تربیت و ارشاد
کعبه مصباح الطاهرین
مبدا و معاد
نبوت و امامت

تعلیم و تربیت و ارشاد
استاد علی اللّهوردیخانی

گفتار 7

خصوصیات خواطر نفسانی و شیطانی- چون شیطان از آتش است به هر جا که افتاد، زود جای خود را می گشاید و با اندک مایه ای که یافت در نهایت سرعت توالد و تناسل می کند و جای خود را به مجرد این که راهی در خانه دل یافت، وسیع می کند. اخلاق حسنه حکم وسط و میان را دارند و صفات رذیله حکم اطراف و جوانب را دارند، وسط هر چیزی بیش از یکی نیست، ولی اطراف و جوانب، بی حد و بینهایت اند. چون شیطان جای خود را در دل محکم نمود توالد و تناسل می کند و در اطراف و جوانب آن آتش های دیگری پیدا می شوند و اگر آدمی دل را به خیال فاسدی داد، شعَب و راه ها به خیال او می رسند و از خیال معصیتی چندین خیال معاصی دیگر متولد می شوند و هرگز به جایی منتهی نمی گردند.

هر یک از اخلاق راهی است به مقصود، و راه به هر منزل یکی است و بیراهه از حد و متجاوز است، درهایی که در معبر شیطان است از حساب بیرون، و دری که راه مَلک است یکی است، و لشکری که راه آن بیشتر، غلبه آن بیشتر و آسان تر است، و به این مطلب در قرآن مجید هم تصریح شده که می فرماید: «وَ أن هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ» و این که این راه من است که راست است، پس پیرو آن راه باشید و پیروی نکنید از راه های دیگر تا این که شما را از راه راست متفرق سازد.

روزی حضرت رسول اکرم (ص) از برای اصحاب خود یک خط کشیده فرمودند: این راه خداست و بعد از آن خطوط بسیار کشیدند از چپ و راست و فرمودند: این خطوط راه هایی هستند که به هر راهی شیطان نشسته و آدمی را به خود می خواند، و با وجود این ها شناختن راه راست مشکل و محتاج به راهنمای حاذق است و دری که راه فرشتگان است مسدود و بسته است و درهای شیطان مفتوح، و بر انسان است که در مفتوح را ببندد و در پنهان بسته را بگشاید؛ با این اطمینان شیطان گفت: «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ» پس به عزت تو که حتماً همه آن ها را می فریبم، مگر از آن ها بندگان خالص شده ترا .

این ملعون بسا باشد که تلبیس کند و حق و باطل را مشتبه نماید و لشکر خود را به لباس مَلک ملبّس سازد تا آدمی را به مهلکه افکند. ضرر وساوس شیطانیه عظیم و عاقبت آن وخیم است و میل به باطل اسهل و آسان تر است، لیکن میل به سوی حق بسیار سخت است. میل به باطل دل را سبب تیرگی و ظلمت، و نفس را باعث افسردگی و کدورت می گردد. پیدا کردن راه راست، مشکل است به خلاف، راه های باطل بر همه کس واضح و روشن است.

اغلب خیال آدمی در پیدا کردن راه های مکر و حیله و شیطنت و خدعه و کیفیت وصول به شهوات و نیل به لذات است. همیشه در دل خود مشغول منازعه با خصمان و دفع دشمنان، بسا می شود که فرض مخالفت و عداوت دوستان کرده و دل خویش را مشغول تنبیه و مؤاخذه و جوابگویی ایشان می کند؛ روز و شب خود را صرف می نماید به خیالاتی که دل را سیاه و دنیا و دین را تباه می کنند. جمیع تخیلات فاسده، خواه درباره امور مباح و یا غیر آن، مشترکند در احداث ظلمت و کدورت در دل، اما در معصیت بودن وقوع عذاب بر آنها یکسان نیستند.

پس آنچه تخیل در امور مباحه و تفکر در آنها باشد مطلقاً گناهی نیست، و در امور غیر پس مشروعه مجرد تخیل و خطور در دل اگر بی اختیار باشد، باز هم مؤاخذه و عقابی بر آن نیست زیرا تکلیف به امری که از تحت اختیار بیرون است جایز نیست. و اگر به قصد باشد و دل خود را با اختیار مشغول تخیل سازد و مصمم باشد بر انجام آن، یا تأسف خورد که چرا فلان معصیت را در فلان موقع که میسر شد نکردم، چنین شخص عاصی و گناهکار و مستحق عذاب است. همچنین است اگر مصمم به انجام فعلی شود مانعی روی دهد و نکند، لیکن اگر مصمم شود و قبل از انجام آن فعل از خوف خدا ترک کند، گناهی نخواهد داشت، بلکه بر او حسنه نوشته می شود.

شیطان مانند خون در بدن انسان گردش می کند و قوه واهمه و غضبیه و شهویه را به وسوسه در حرکت می آورد و از وسوسه او محفوظ نمی ماند، مگر کسانی که ریشه علایق دنیویه را از زمین دل کنده و به غیر از فکر یک راه مستقیم، خیالات و هموم سایر طرق را از دل خود بیرون کنند و خود را به خدا بسپارند، آن کسان از جمله بندگان خالص خدا هستند که شیطان ایشان را استثنا کرده «إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ».