گفتار هشتم
علاج وساوس شیطانی
شیطان مانند خون در بدن انسان جاری و سیال و همه آن را فراگرفته؛ مانند هوا در قدح و اگر کسی خواهد قدحی را از هوا خالی نماید نتواند تا آن را با چیز دیگر پر نسازد. پس ظرف دل نیز چنین است که اگر آن را مشغول به یاد خدا و فکر امری از امور دینیه کند راه شیطان بسته شود و الّا هر لحظه که از خدا غافل ماند در آن دم شیطان به دل راه یابد و وسوسه کند، چنان که خداوند متعال در کتاب قرآن کریم فرموده: «وَ مَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ».
علاج قطعی وساوس شیطان بر سه امر است:
اول- این که راههای عظیمه شیطان را در دل که رئوس صفات ذمیمه و اصول ملکات رذیله است سد کند؛ مانند غضب و شهوت و حرص و حسد و عداوت و کبر و بیم و محبت دنیای دنیّه و نحو اینها که هر یک دری است از برای شیطان که چون آن را مفتوح دید داخل شود و وسوسه کند و بعد از سد راهها نمیتواند داخل شود مگر گاه گاهی بر سبیل عبور از راههای خفیه.
دوم- گشودن در مَلک با صفاتی که اضداد صفات مذکوره است از اخلاق فاضله و
صفات شریفه و ملازمت ورع و طاعت و مواظبت بر تقوی و عبادت.
سوم- اشتغال به ذکر خداوند منان در دل و زبان بعد از سد ابواب عظیمه شیطان. اگر چه سلطنت و تصرفات او از مملکت دل تمام میشود ولی گاه گاهی از راههای پنهانی گذر کند و چون به یاد خدا دفع نشود، به تدریج راهی برای خود پیدا کرده و در بعضی از زوایای دل مأوی و مسکن کند.
ذکر خدا در دل اگرچه مدخلیت بسیار دارد در دفع وساوس شیطان لیکن اگر سد ابواب او نکند و صفات ذمیمه و علاقه دنیای دنیّه از خود دور نکرده باشد، چندان فایدهای از ذکر مترتب نمیشود بلکه هر چه به یاد خدا دفع شود، زیاده از آن داخل میشود مانند حوضی که از نهرهای بسیار آب متعفن داخل شود و کسی خواهد با ظرف کوچکی آب آن را بیرون ریزد؛ چه، تا سد راه نکند منع آب نتواند کرد، هر ظرفی را که با آب پر کرده بیرون ریزد، اضعاف آن از نهر داخل شده و حوض را از آب متعفن مملو کند.
فایده ذکر هنگامی ظاهر شود که نفس از شوائب هوی و هوس، پاک و دل با انوار ورع و تقوی تابناک شود. ذکری که دافع وساوس شیطانیه و خواطر نفسانیه است، ذکر قلبی است که آن مشغول ساختن دل است به یاد خدا و اگر ذکر قلبی با ذکر زبانی جمع شوند فایده آن بیشتر و در دفع شیطان ادخل است. ذکر زبانی اگرچه به تنهایی خالی از ثواب نیست ولی مقابله با شیطان و مدافعه با وساوس او نتواند کرد.
سد ابواب شیطان اگرچه صعب و مشکل است ولی مرتبهای است بس عظیم، کلید سعادات و مفتاح ابواب مرادات است. دل مانند ظرفی است که خالی بودن آن از هوی یا چیزهای دیگر محال است. اگر ظرف دل را از خیالات فاسده تهی کند، محل ذکر خدا و نزول جند ملایک گردد و ابواب معارف از عالم فیض بر او گشوده شود و درنتیجه از دوام یاد خدا انس به او و از انس شوق لقای او حاصل آید و بدین سبب ظلمات شکوک و اوهام از او زایل گردد و نفس به مقام اطمینان رسد.
چنان که خداوند متعال فرموده: «اَلا بِذِکرِ اللّهِ تَطْمَئِنُ القُلُوبُ»؛ به سبب یاد خدا دلها به مرتبه اطمینان رسد. خلاصی از چنگ وساوس شیطان موقوف است بر تخلیه نفس از صفات رذیله و تحلیه آن با صفات حسنه و مواظبت بر ذکر خدا؛ به جهت آن که بعد از تخلیه و تحلیه، نفس را صفایی و بهجتی حاصل آید و قوهٔ عاقله را تسلط و قوتی حاصل شود و از کشاکش قوای دیگر مصون ماند و بر سایر قوا مستولی و غالب گردد و عنان قوهٔ واهمه و متخیله را ضبط کند؛ چنان که آنها را بدون امر و نهی قوهٔ عاقله تصرفی نباشد و به هر وادی که خواهند نتوانند رفت. بعد از این که این حالت مکرر شد و به مرتبه ملکه رسید، این دو قوه را ملکه اطاعت و انقیاد قوهٔ عاقله حاصل آید و از هرزهگردی و اضطراب بازایستد و به غیر از خواطر محموده از دل خطور نکند و نفس منقاد قوهٔ عاقله شود و نزاع بین جند ملایک و شیاطین برطرف بلکه سد ابواب شیاطین شده و جند ملایک بیمتنازع در آنجا قرار گیرد و نفس در کمال اطمینان مستقر گردد.